مانور اسنپ معکوس در پرواز واژگون رو به بالا -negative snap from invert climb

یکی از مانور های زیبا و خوش تصویر هواپیما های مدل  مانور  negative snap from invert climb  می باشد .

برای انجام این مانور مدل به نحوه حرکت و فرامین در پرواز معکوس باید آشنایی داشته باشد . حتما پیشنهاد می کنیم

اگر در پرواز معکوس مهارت ندارید حتما در آن مفصل تمرین کرده و بعد این مانور را تمرین کنید .

نحوه انجام مانور :

در این نوشته مسیر پرواز از سمت راست به چپ مدلر تشریح می شود ( می توان در جهت مخالف هم این مانور را انجام داد )

هواپیما را به حالت معکوس کرده و درصد فرامین را  زیاد میکنیم ( برای اطلاع بیشتر مقاله تغییر درصد فرامین را مطالعه بفرمایید  )  با ۸۰ درصد تراتل  از سمت راست خود با شیب ۴۵ درجه شروع به شیب گرفتن به سمت بالا می کنیم  بعد از طی  تقریبا ۲۲ تا ۳۰ متر ۱٫۵ رول می زنیم. درصد فرامین را به حلات معمولی برگردانده بعد از طی همان ۲۲ تا ۳۰ متر

الویتور را تماما بالا می کشیم  حوالی ۱۳۵ درجه باید دایره بزند ( یعنی استیک الویتور را تماما پایین میدهیم )

هواپیما به حالت معکوس درآمده از مسیر چپ به راست در حرکت خواهد بود موازی سطح زمین .

به تصویر درج شده توجه فرمایید :

 

یادآوری مینماید این مانور برای تازه واردین مدل پیشنهاد نمی شود بهتر است این مانور با تنه های تری دی و بال وسط انجام شود .

توضیحات مفصل تری نیز قابل دسترس است که برای علاقه مندان به زبان اصلی در پایین این صفحه درج شده است .

این نوشته ترجمه آزادی است از negative snap from invert climb   نوشته جان گلزلیس  John Glezezllis

از تار نمای مدل ایرپلان نیوز

Maneuver overview
Climb to a safe altitude, roll to inverted, line up for the maneuver flying parallel to the runway and apply about 80% throttle. Push gently and establish a 45-degree inverted climb. After the radius and the climb is established, note the flight distance before the 1½ negative snap is started. You will have to fly a similarly long inverted flight segment after the snap roll. I usually count to myself and for this maneuver, a two-second segment seems about right. Flip to your Snap Mode and, all at the same time, apply down-elevator and opposite rudder and aileron. After the snap segment is complete, neutralize your inputs to establish a 45-degree upright climb. If you fly at a constant speed, then count to yourself again for two seconds. Now, pull 135 degrees to exit the top of the maneuver straight, level and inverted.

By the numbers
STEP 1: Enter the maneuver inverted and parallel to the runway. When ready, make sure that you apply at least 80% throttle and push down-elevator, ever so slightly, to perform a smooth radius and establish the 45-degree inverted climb.

STEP 2: After a line segment of about two seconds (about 75 feet in length,) flip to “mid-rate” and perform a 1½ negative snap roll. The key to performing the snap roll properly is timing and setup. If your airplane becomes too “deep” in pitch and is difficult to stop constantly on a 45-degree climb, you may need to dial the elevator rates down a touch. Also, for this segment of the maneuver, you may need to either increase or decrease the throttle to maintain constant flight speed.

STEP 3: After the snap roll, flip back to the “low-rate” setting, and perform a line segment that is equal in length to the first. Balance the throttle, as needed, so that the airplane maintains a constant flight speed and apply rudder input, if needed, to keep a constant heading. In a crosswind, you may notice the nose of the aircraft drifting into the wind. You will have to use just enough rudder to correct.

STEP 4: Exit at the top by pulling 135 degrees to establish inverted level flight. It will be necessary to hold a touch of down elevator to keep the altitude constant. You model’s CG location with affect how much down elevator is needed. Nose-heavy airplanes require more elevator input.

 

 

ادامه مطلب

چگونه لوپ کوتاه بزنیم – آبشاری زدن به سمت داخل – inside water fall

با مکانیزم لوپ آشنا هستید

حرکت رو به بالا با تمام قدرت و کشیدن تمام  الویتور به سمت پایین تا به بالای نیم دایره برسد کم کردن تراتل و آرام رها نمودن استیک الویتور  و برگرداندن به حالت اولش

این مسیر دایره ای معمولا قطر بزرگ دواری  را طلب می کند که شعاع این دایره بستگی به نوع هواپیما و قدرت موتور

و سطوح فرامین دارد . نوعی از این گردش دایره ای ( لوپ وجود دارد ) که به میکرو لوپ و یا گردش آبشاری  به داخل معروف است.

و در این جا برای انجام این مانور توضیحاتی آورده شده است :

هواپیما را به ارتفاع مناسب می رسانیم ( این ارتفاع را به تجربه بدست می آورید اگر در ابتدای کار هستید یا تنه جدیدی فراهم نمودید به ارتفاع بالاتری رفته و تمرین را در آن ارتفاع آغاز کنید )

جهت پرواز را رو به باد قرار داده  الویتور را تمام بالا کشیده  (full up-elevator)  با تمام تراتل ( تمام گاز ) و یک مقدار رادر به سمت راست ( در صورتی که سر هواپیما به سمت چپ شما باشد و باد از چپ به راست بوزد ) اگر موقعیت پرواز

برعکس بود رادر را باید برعکس حرکت دهیم .

مدلمان که نیم پشتک زد و نوکش  به سمت زمین قرار گرفت ، گاز( تراتل   را بسته و رادر را بر می گردانیم .

دقت می کنیم وارد حالت رول نشود و حول محور افقی دور نزند . به انتهای دایره چرخش که رسد چند درجه گاز داده و دوباره با مقداری کمی  رادر راست دادن مسیرش  را اصلاح می کنیم تا به حالت استقرار اولیه برسد .

دقت بفرمایید این مانور به طور پیش فرض با ۶۰% بازی  الویتور  و فول گاز بودن انجام شود عالی است .

همچنین این مانور را برای هواپیما های ۳دی و بال وسط پیشنهاد می کنیم لیکن تجربه با تنه های بال رو و بال زیر

آن نیز خالی از لطف نیست .

به عکس زیر توجه فرمایید .

این نوشته ترجمه آزادی است از fly the waterfall  نوشته David Scott برگرفته از نشریه مدل ایرپلان نیوز

 

ادامه مطلب

عشق واقعی

جان بلانکارد ” از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد

و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد.

او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود

اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ.

از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود.

از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا، با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود،

اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد،

که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد.

دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت

در صفحه اول “جان” توانست نام صاحب کتاب را بیابد:

” دوشیزه هالیس می نل ” با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست

نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند.

 “جان” برای او نامه ای نوشت و ضمن معرفی خود از او درخواست کرد

که به نامه نگاری با او بپردازد.

 روز بعد جان سوار کشتی شد تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود .

 در طول یکسال و یک ماه پس از آن ، آن دو بتدریج با مکاتبه و نامه نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند .

هر نامه همچون دانه ای بود که

بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد.

” جان ” درخواست عکس کرد ولی با مخالفت ” میس هالیس ” روبه رو شد.

به نظر هالیس اگر “جان” قلباً به او توجه داشت

دیگر شکل ظاهری‌اش نمی توانست برای او چندان با اهمیت باشد.

ولی سرانجام روز بازگشت “جان” فرارسید آنها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند :

 ” ۷ بعد ازظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک “

هالیس نوشته بود :

 ” تو مرا خواهی شناخت از روی گل سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت.

” بنابراین رأس ساعت ۷ “جان” به دنبال دختری می گشت که قلبش را سخت دوست می‌داشت

اما چهره اش را هرگز ندیده بود.

ادامه ماجرا را از زبان خود جان بشنوید:

” زن جوانی داشت به سمت من می‌آمد،

بلند قامت و خوش اندام،

موهای طلایی‌اش در حلقه‌های زیبا

کنار گوش‌های ظریفش جمع شده بود،

چشمان آبی رنگش به رنگ آبی گل‌ها بود،

و در لباس سبز روشنش به بهاری می‌مانست که جان گرفته باشد.

من بی اراده به سمت او قدم برداشتم،

کاملاً بدون توجه به این که او آن نشان گل سرخ را بر روی کلاهش ندارد.

اندکی به او نزدیک شدم . لب هایش با لبخند پرشوری از هم گشوده شد,

اما به آهستگی گفت “ممکن است اجازه دهید عبور کنم؟”

بی‌اختیار یک قدم دیگر به او نزدیک شدم ودر این حال میس هالیس را دیدم.

تقریباً پشت سر آن دختر ایستاده بود.

زنی حدوداً ۴۰ ساله با موهای خاکستری رنگ که در زیر کلاهش جمع شده بود.

اندکی چاق بود و مچ پایش نسبتا کلفتش توی کفش‌های بدون پاشنه جا گرفته بودند.

دختر سبز پوش از من دور می شد،

من احساس کردم که بر سر یک دوراهی قرارگرفته ام.

از طرفی شوق وتمنایی عجیب مرا به سمت آن دختر سبز پوش فرا میخواند

و از سویی علاقه ای عمیق به زنی که روحش مرا به معنای واقعی کلمه

مسحور کرده بود، به ماندن دعوتم می کرد.

او آن جا ایستاده بود با صورت رنگ پریده و چروکیده اش که بسیار آرام و موقر به نظر می رسید

وچشمانی خاکستری و گرم که از مهربانی می درخشید.

دیگر به خود تردید راه ندادم.

کتاب جلد چرمی آبی رنگی در دست داشتم که در واقع نشان معرفی من به حساب می آمد،

از همان لحظه فهمیدم که دیگر عشقی در کار نخواهد بود.

اما چیزی به دست آورده بودم که ارزشش حتی از عشق بیشتر بود.

دوستی گرانبهایی که می توانستم همیشه به آن افتخار کنم.

به نشانه احترام و سلام خم شدم و کتاب را برای معرفی خود به سوی او دراز کردم.

با این وجود وقتی شروع به صحبت کردم از تلخی ناشی از تأثری که در کلامم بود متحیر شدم:

من “جان بلانکارد” هستم و شما هم باید دوشیزه می نل باشید.

از ملاقات شما بسیار خوشحالم. ممکن است دعوت مرا به شام بپذیرید؟

چهره آن زن با تبسمی شکیبا از هم گشوده شد و به آرامی گفت:

فرزندم من اصلا متوجه نمی‌شوم ! ولی آن خانم جوان که لباس سبز به تن داشت

و هم اکنون از کنار ما گذشت از من خواست که این گل سرخ را روی کلاهم بگذارم

و گفت که اگر شما مرا به شام دعوت کردید باید به شما بگویم

که او در رستوران بزرگ آن طرف خیابان منتظر شماست.

او گفت که این فقط یک امتحان است

ادامه مطلب

نحوه محاسبه حجم موتور های احتراقی – سایز موتور یعنی ؟ بور و استورک به چه معناست

سایز موتور های سوختی بر چه اساسی محاسبه می گردد ارقامی مانند ۱۵-۲۵-۴۶-۵۵ -۶۰-۱۲۰ و …

که موتورهای سوختی مدل را متمایز میکند بر چه اساسی محاسبه و مشخص می گردد .

برای شرح بیشتر باید در خصوص چند عبارت توضیحاتی ذکر شود .

Bore :به میزان  قطر پیستون بور گفته می شود

Stroke : به ارتفاع سیلندر که پیستون در آن حرکت می کند استورک گفته می شود .

cu in : اینچ مکعب ( واحد حجم )

cc : سانتیمتر مکعب یا همان سی سی معروف  ( واحد حجم )

هر سی سی یا سانتیمتر مکعب برابر ۰٫۰۶۱۰۲۳۷۴۴ اینچ مکعب می شود .

{البته از واژه استورک برای نشان دادن نحوه احتراق داخلی نیز استفاده می شود که قبلا توضیح داده شده است .

۲storke : موتور ۲ زمانه     ۴storke : موتور ۴ زمانه    }

به  شکل  زیر  توجه فرمایید :

معمولا در مشخصات فنی موتورها این عبارات درج

می گردد:

Displacement: 0.545 cu in {9 cc

Bore: 0.91 in {23 mm
Stroke: 0.85 in {21.5 mm

 

 

 

برای محاسبه حجم موتور از فرمول زیر استفاده می شود :

۴/∏*bore^2*strok*number of cylinder

عدد پی (۳٫۱۴۱۵۹۳) تقسیم بر ۴ ضربدر قطر پیستون به توان ۲ ضربدر ارتفاع سیلندر

به عنوان مثال  حجم ( سایز ) موتور تک سیلندر  با بور   ۰٫۹۱  و استورک  ۰٫۸۵ در مقیاس اینچ به

این صورت محاسبه می شود :

۳٫۱۴۱۵۹۳/۴*۰٫۹۱ *۰٫۹۱ *۰٫۸۵ *۱= ۰٫۵۵۲۸  اینچ مکعب  معادل ۹ سی سی

به عبارت دیگر وقتی گفته می شود موتور سایزش ۵۵ است در واقع سایز موتور ۵۵ صدم اینچ مکعب می باشد .

اگر این موتور ۴ سیلندر بود حجمش می شد ۴*۰٫۵۵ = ۲٫۲ اینچ مکعب معادل  ۳۶ سی سی

درجه استورک چیست :

نسبت حاصل تقسیم رقم بور به استورک را درجه یا رتبه  استورک( storke rating ) می گویند

اگر قطر پیستون از ارتفاع پیستون بیشتر باشد به آن موتور oversquare گفته می شود که رتبه استورک آن عددی

بزرگتر از یک خواهد بود

اگر ارتفاع پیستون از قطر آن بیشتر باشد undersquare نامیده می شود و رتبه استورک کوچکتری از رقم یک خواهد داشت .

هر چه رتبه استورک از رقم یک بزرگتر باشد موتور سرعتی تر بوده و دور بالاتری ارائه می کند .

از موتور هایی با رتبه استورک پایین تر جهت قدرت کشش و ترک بالاتر استفاده می شود .

 

 

ادامه مطلب

رادیو کنترل یعنی شفا

بدون توضیح

ادامه مطلب